این القاب را پاک کنید!
این موارد و صدها مورد دیگر مشخص میکند که شاخص امام تنها خدا است. در این مسیر هرکس با امام آمد، تا آخر ماند. بنا نبود چون همراه امام خمینی (ره) هستیم و با اوییم، دیگر این شاخص را رعایت نکنیم. امام به ما یاد داد که هر کاری میکنیم باید برای خدا باشد و تحمل سختیهایش هم در راه خدا باشد.
زمانی که خودم در زندان عربستان به جرم پخش اعلامیههای امام خمینی (ره) مبنی بر محکوم کردن جشنهای ۲۵۰۰ ساله بودم، میدانستم این کار را به دستور امام و برای رضای خدا انجام دادهام و این باعث شد آن دو سال را باآرامش طی کنم.
از طرفی اگر امام در این مسیر از کسی انحرافی میدید، برخورد میکرد. البته برای امام مسئلهی اصلاح مطرح بود و امام قصد داشت آن شخص اشتباهش را بفهمد. زمانی که دورهی اول تحریرالوسیلهی امام خمینی چاپ شد، یکی از دوستان از روی خیرخواهی القابی را روی این کتاب در مدح امام نوشت. امام ناراحت شدند و فرمودند چه کسی این را نوشته است و در صدد پیدا کردن ریشهی این مطلب بودند. سپس دستور دادند این القاب را هرچه زودتر پاک کنید. لذا دوستان با مهرهای برجستهای این القاب را روی جلد کتابها پوشاندند. مجموعاً در جاهایی که لقبی به ایشان نسبت میدادند و این امر مخالف طبع ایشان و خلاف مسیر انقلاب بود، ایشان بهشدت برخورد میکردند.
آنچه برای امام مهم بود، خدایی بودن کار بود. جاذبه و دافعهی ایشان هم بر همین مبنا شکل میگرفت. مثلاً در قضیهی شهادت حاجآقا مصطفی، امام به ما اجازهی برگزاری مجالس ندادند و گفتند شما به درس خود برسید و این مردهبازیها را رها کنید. در ایران هم که بودیم، امام خمینی (ره) به صدا وسیما دستور دادند حق ندارید به این اخبار بپردازید. یک روز از حاجاحمدآقا پرسیدم که چرا امام نگذاشتند اسم حاجآقا مصطفی برده شود؟ ایشان به نقل از امام گفتند: اینها بازی و خودنمایی است. اگر میخواهی برای مصطفی کاری کنی، برای او قرآن بخوان یا برایش خیرات بده.